وبلاگ رسمی علی رضا بیناپور

آخرین نظرات
نویسندگان

۲ مطلب با موضوع «من و خدا !» ثبت شده است

به نام خدایی که زیبایی بهار ، تنها چکه ای از زیبایی بی کران و نامحدودشه ...

یه وقتایی جمله هایی که توی زندگیمون می نویسیم انقدر طولانی می شه که اول خط یادمون نمی آد ... نمی دونیم کی شروع کردیم ... اصلا حتی گاهی موضوع اصلی مطلب، خاطرمون نیست ... فراموش می کنیم چرا خدا ، نوشتن یادمون داده ... یا چرا هنوز فرصت نوشتن بهمون داده و هنوز می تونیم بنویسیم ...

درست همین موقع است که می شه با یک نقطه ، به خودمون بیایم . یه نقطه ، بهمون بگه :«  - آهای کجا داری می ری با این سرعت ؟!!!!!!! وایسا ! پیاده شو با هم بریم !!!»

اون موقع است که فرصت پیدا می کنیم یه بار از اول ، خطی رو که نوشتیم ،بخونیم ... و درست همون موقع است که می فهمیم « ای داد بیداد چقدر غلط نوشتیم » . ...  این برگه ی املا رو اگه به پدرمون نشون بدیم ما رو شب خونه راه نمی ده ... ولی بازم دَمِ خدا گرم ، این همه غلط نوشتیم و یه بار به رومون نیاورده ....

بازم شکر ، حداقل « سر خط » ی هست تا از اول شروع کنیم و از دوباره بنویسیم... ولی باید این بار به خودمون و خدا یه قولی بدیم ... قول بدیم که دیگه تک تک کلماتی که می نویسیم درست باشه ... فقط کافیه یه خورده دقت کنیم ... آخه می دونید ، سوادش رو داریم ... کاش دقتش رو هم داشته باشیم !!!

دوستان ! نوروز ، همون « سر خط » ی هست که منتظرش هستیم... بیایم یه نقطه بذاریم و بریم سر خط و از دوباره بنویسیم ...

آرزوی یک سال « نو » برای خودم و همه شما عزیزان دارم ...

بیناپور - بهار 1393

  • علی رضا بیناپور

« من کتابم » اسم نوشته ای هست که یه جوری می شه گفت درد دل من و خدای خودمه ...

نمی خوام زیاد در موردش توضیح بدم ... خودتون بخونید و نظر بدید

در ادامه مطلب ...

  • علی رضا بیناپور